loading...
لاوی ها | دانلود آهنگ، دانلودرمان، اس ام اس
آخرین ارسال های انجمن
نیوشا بازدید : 201 یکشنبه 10 آذر 1398 نظرات (0)

دانلود رمان سکوت آرام

آرام 265x350 - دانلود رمان سکوت  آرام

 

  • نام رمان : سکوت آرام

  • نویسنده :یگانه خودجو صفت

  • تعداد صفحات: ۷۳۱

  • ژانر : عاشقانه ،

خلاصه رمان :

دخترى که ناعدالتى میبیند اما باز سکوت میکنددخترى که زجر میکشد اما باز سکوت میکندمهر این سکوت تا به کى؟!کسى را ندارد جز خداوعزیزى که آرام جان است…خدایا نمیرسى به دادش؟!و در آخر چه میشود.. دلى که میبازد یا دلى که میشکند!…

 

 

نیوشا بازدید : 130 یکشنبه 10 آذر 1398 نظرات (0)

دانلود رمان قصه عشق

ghese eshgh - دانلود رمان قصه عشق

  • نام رمان :قصه عشق

  • نویسنده :زهرا فاطمی

  • تعداد صفحات: ۵۵۵

  • ژانر : عاشقانه ، اجتماعی

خلاصه رمان :

این داستان قصه چند عشق رو در گذر زمان نقل میکنه عشق های شیرین و تلخ در این بین رضا پسری معمولی اما فوق العاده مهربون و شوخ طبع روایت گر این داستانه، که سرنوشت همه ی عشق ها رو مشخص میکنه داستان طنز، کل کلی، عاشقانه کسانی که داستان های مودب پور رو دوست دارن از این رمان هم خوششون میاد داستان یه راوی زن هم داره که خواننده رو به گذشته میبره و سرگذشتی رو روایت میکنه که به زندگی افراد در زمان حال هم تاثیر گذار است پایان داستان نسبتا خوش

 

نیوشا بازدید : 331 یکشنبه 10 آذر 1398 نظرات (0)

دانلود رمان مادمازل خبیث

265x350 - دانلود رمان مادمازل خبیث

 

  • نام رمان :مادمازل خبیث

  • نویسنده :زهرا.پ

  • تعداد صفحات: ۲۹۳

  • ژانر :عاشقانه،پلیسی

خلاصه رمان :

دانلود داستان رمان یه دختر داریم که خیلی شیطونه !یه زلزله به تمام معنا!!اما همین شیطونیش باعث میشه که براش دردسر پیش بیاد اما با کمک پسر داستانموم همه چیز درست میشه.

 

 

نیوشا بازدید : 185 یکشنبه 10 آذر 1398 نظرات (0)

دانلود رمان بی گناه

گناه 265x350 - دانلود رمان بی گناه

خلاصه رمان :

داستان اینه خانم پلیسه داستان اصلا فکرشو نمیکنه که قرار چیا سرش بیا توی رویای دخترونش عاشق میشه ولی یه عشقی که سر دوروزه از سرش میپره ولی بعد عاشقه کسی میشه که زندگیشو نابود کرده و….

 

 

 

نیوشا بازدید : 98 یکشنبه 10 آذر 1398 نظرات (0)

دانلود رمان قاتل

265x350 - دانلود رمان قاتل

خلاصه رمان :

دانلود داستان رمان کارش تمام شده بود.دستهایش را بالا آورد و به کف هردو نگاه کرد.دریغ از یک قطره خون!مگر نه اینکه قاتل ها دستشان آلوده به خون است پس چرا…؟؟؟پوزخندی زد…

تعداد صفحات : 125

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟