[align=center][size=medium][font=comic sans ms]من آبانی ام،عجیبم خیلی وقت ها درنگاه
دیگران،گاهی تندی هایم را بی دلیل میدانندو
آن را می گذارند پای بد اخلاقی هایم،می گویند
عجیبم که بعضی اوقات تلافی می کنم بدی هایی
که درحقم کرده اند،می گویند عجیبم که وقتی
عاشق می شوم تمام عشقم رابرای کسی که
دوستش دارم تمام می کنم،گاهی اینقدربرای ادم های
اطرافم عجیبم که این گونه تنهایی را انتخاب می کنم،
جایی که حداقل خودم،خودم را درک می کنم،
آری ابانی ام که همه او را جزو عجیب ترین[

دستش که به آب خورد یادش آمد وصیت های علی (ع)...
کنارش بمان مظلوم تر از حسین وجود ندارد...
چنان سراسیمه بازگشت که دستهایش را جا گذاشت...
"السلام علیک یا ابا ابوالفضل العباس"