عادت کرده ام
کوتاه بنویسم
کوتاه بخونم
کوتاه حرف بزنم
کوتاه نفس بکشم
تازگی ها
دارم عادت می کنم
کوتاه زندگی می کنم
یا شاید
کوتاه بمیرم
نمی دانم
فقط عادت …
اصـلا دخـتـر بـاس ریـزه مـیـزه بـاشـه
قـدش از آدم کوتاهـتر بـاشه
ای دریغا لحظه ای آمد که لب هایم سخت خاموشند و بر آنها کلامی نیست
خواهمت بدرود گویم تا زمانی دور زآنکه دیگر با توام شوق سلامی نیست