دانلود رمان داستان ام رمان حکایت افسوس هاست،….. حکایت دل هایی که شکست، …..خون های ریخته شد و قلبی که اسیر آتش عشق شد و خاکسترش ققنوس وار برخاست. ….کریستوفی که درگیرِ افکارِ درهم و کنجکاوش گرفتار آهویِ جسور و حق خواه قجری می شود و میرزا کریمی که دیواری است…….. از خودخواهی و تکبر و خواهان آهو… این جدل به نفع چه کسی است؟… کریستوف یا میرزا کریم؟