خلاصه رمان: با صدای رگبار گلوله، کل سالن رفت رو هوا… همه جیغ مییمدشنهجوتمًلاصا؛ندزهو چیشد، سریع سرمو به سمت صدا برگردوندم که تیری از بازوم رد