برای زیستن دو قلب لازم است
قلبی که دوست بدارد ، قلبی که دوستش بدارند
قلبی که هدیه کند
قلبی که بپذیرد
قلبی که بگوید
قلبی که جواب بگوید
قلبی برای من ، قلبی برای انسانی که من می خواهم
تا انسان را در کنار خود حس کنم
دریاهای چشم تو خشکیدنی است
من چشمه یی زاینده می خواهم
پستان هایت ستاره های کوچک است
آن سوی ستاره من انسانی می خواهم
انسانی که مرا برگزیند
انسانی که من او را برگزینم
انسانی که به دست های من نگاه کند
انسانی که به دست هایش نگاه کنم
انسانی در کنار من
تا به دست های انسان نگاه کنیم
انسانی در کنارم، آینه یی در کنارم
تا در او بخندم ، تا در او بگریم
آغشته به تو میشود
روحم نفسم بند بند وجودم
وقتی در حصار دستانت
بوسه باران میشوم
من تو را فجیع دوست خواهم داشت
تو مجبور نیستی باور کنی
اما باور نکردن تو از دوست داشتن من نمی کاهد
این سبک من است
و فقط من هستم که
میتواند اینگونه تورا دوست داشته باشد
من تو را به سبکی خاص
به سبک خودم دوست دارم...
همه ی من!
دلم برای زمستان نمی سوزد!
دلم برای بهار تنگ نیست!
دلم می خواهد فقط برای تو تنگ شود!
برای تو که هنوز هم نمی دانی
چقدر عاشقانه های نانوشته برایت نوشته ام....