در قاب این آیینه ها خود را نمی بینم
چیزی به جز یک بهت بی معنا نمی بینم دنیا به زشتیهای پلک فهم من خندید
من دلم میخواهد باتو به سرزمین احساسم سفرکنم برایت عاشقانه بسرایم وتو
بیتابم و دل برای دیدار تو تنگ است
تقصیر دلم نیست نگاه تو قشنگ است